تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»

ساخت وبلاگ
مشکل از خودمان است!که برای فراموش کردن یک انسان،به انسان دیگری تکیه کردیموقتی احساس تنهایی میکنیمقلب زخمیِ خود را در دست میگیریم و میگردیم به امید پیدا کردن کسی که قدر قلبمان را بداندبه اولین رهگذری ک تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 195 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:34

دلم میخواد بنویسم و بنویسم و بنویسم همه هم بخونند به جز تو... دوست دارم فحش بدم، نفرین کنم، هر کاری کنم تا اون همه ظلم رو فراموش کنم و دلم خالی بشه از کینه و نفرت... نفرت عمیق و پشیمونی زیاداز این همه تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 185 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:34

لذت عمه شدنم طولانی نبود کلا به دو هفته نکشید که مسافر نیومده به جمعممون پشیمون از سفرش بار سفر به مقصد دیگه ای بست...

درسته که قبلا عمه بودم ولی خب قرار نیست خودم رو گول بزنم هم خونی چیز دیگه ای بود

منتظر مسافر بعدی هستم سفرش بی خطر

 

 

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 197 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:34

آمـدی، آمـــدنت حـالِ مرا ریخت به همیک نگاهت، همه فلسفه را ریخت به همآمـدی و دلِ مـن سخــت در این اندیشــه؛آن همه منطق و قانون چرا ریخت به همقاضیِ عادلِ قصه به نگاهت دل باخت !!یک نگه کردی و یک دادسرا تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 204 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:34

گاهی تو ذهنم با خیلی از آدمها حرف میزنم، بقال، قصاب، همکار، همسر و ...یهو میبینم بقیه نگام می کنند ...بعله میفهمم بلند جواب دادمبی حوصلم، دلم میخواد کسی باشه حرف بزنیم ولی چون کسی نیست میرم تو تخیل و تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 229 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:19

یکی از دوستام می گفت: دیگه دوست ندارم برم باشگاهازش پرسیدم چرا؟میگه یه بنده خدایی که اشنا هم هست میاد باشگاه که بوی تعرقش خیلی حالم رو بد میکنهنه رومون میشه تذکر مستقیم بهش بدیم نه خودش متوجه میشه از تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 199 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:19

به دیدارم بیا هر شب، در این تنهایی ِ تنها و تاریک ِ خدا ماننددلم تنگ استبیا ای روشن، ای روشن‌تر از لبخندشبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی‌هادلم تنگ استبیا بنگر، چه غمگین و غریبانهدر این ایوان سرپوشیده، تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 18:19

امروز دعوتیم خونه پسرخاله امهم خوبه هم بدخوبه، چون مراسم اربعین, رو برگزار میکنه، اقوام جمع میشن خلاصه دید و بازدید میشهولی بد چون بعضی ها با بعضی ها مشکل دارند و همش کنایه میندازندخیلی هم شلوغش میکنهن تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 189 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

مگه دلبرتر از استقلال,م تیم داریم؟؟؟!!!...

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 189 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

فردا قراره با همکار همسری بریم پیک نیکاین همکارش مرد خوبیه.خانمش هم باهام خوب جور شدهاشکال این مسئله فقط نداشتن بچه استسجاد دو روزه غر میزنه من نمیام من نمیامفردا هم مطمعنم اونجا همش رو اعصابه من میره تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 193 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

چقدر بد که تعطیلات وسط هفته است

همسر مجبورم میکنه بریم گردش

دلم میخواد بخوابم و خستگی روزهای پر کار را بیرون کنم از بدنم

ولی حیف اختیار دست خودم نیست زورش بهم میچربه

 

دیروز, علی افتاد زمین بدجور صورت اسیب دید

همه بهم گفتند چشم خورده به خاطر عکس های پیک نیک روز جمعه

خودم قبول ندارم 

از قدیم گفتند بچه تازمین نخوره راه رفتن یاد نمیگیره

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 215 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

از گوشه محراب بپرسیدم علی کیست؟از جلوه مهتاب بپرسیدم علی کیست؟از خاطره چاه بپرسیدم علی کیست؟از چشمه گرداب بپرسیدم علی کیست؟آن گوشه محراب علی را به دعا دیدآن جلوه مهتاب علــی را به صفا دیدآن خاطــره چا تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 210 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

خوابم نمیاد

از طرفی فردا ناهار مهمون دارم

نشستم شبیه علافها وب گردی میکنم

نمیخوام تعریف کنم ولی خداییش عاشق وبهای خودم هستم

ساده و شیک و روون نوشتم

یک کمی اسپند بریزم خودمو چشم نزنم

 

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 224 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

جدیدا پسرها خیلی با هم جور میشن

علی بهتر می فهمه و تو بازیهای سجاد شرکت میکنه

سجاد هم لذت می بره و بیشتر باهاش بازی میکنه

کلا خیلی به هم علاقه دارند اگه همسری سجاد رو دعوا کنه علی شروع به گریه کردن میکنه

یا دائم راه میره عکسهای سجاد رو نشون میده و میخنده

و من همیشه ارزو میکنم این عشق و مهرشون به هم ابدی باشه تا دلم قرص و محکم بشه بعد از من کسی نمیتونه بهشون ظلم کنه 

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 204 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

قطعا برای والدین لذتی بالا تر از کسب موفقیت های مختلف فرزند,شون وجود ندارهاین لذت وقتی به اوج خودش می رسه که از طرف ارگانها و نهادهای دیگه مثل مدرسه یا محیط کار پدر ومادر مورد تشویق و حمایت قرار می گیر تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 294 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

داشتم با حرفهاش مسخ می شدم

قشنگ منتظر یک جرقه برای گریه کردن بودم

خودشم به پهنای صورت اشک می ریخت

 

یعنی مردم ما این همه ندار هستند و ما بی اطلاع..؟

مگه چی گفتم بهش؟

بهش گفتم وامتون پایان ترم جاری واریز میشه..

زهرخند زد و گفت

نوش دارو بعد مرگ سهراب میشه

نمیتونم صبر کنم

با اشک و آه رفت

دلم میخواد اونقدر داشتم تا به تک تکشون کمک کنم ولی خودشم میدونه ندارم

 

 

تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 187 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35

بیماری, خونه ما از جمعه دو هفته گذشته شروع شدسجاد با حالت کسل بیدار شد و کم کم تب و لرزاخر شب بردیمش دکترمتاسفانه با تمام تلاشهای من و به خاطر عشق شدید دو تا داداش به هم و بوسهای مکررشون علی هم بعد دو تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم»...
ما را در سایت تولد عشقی دیگر«قسمت هفتم» دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : farzandaneman بازدید : 186 تاريخ : شنبه 9 آذر 1398 ساعت: 17:35